روزهای سخت
فاطمه جون پیش دکتر بردیم و تست زردی رو با دستگاه گرفتیم. تشخیص زردی درست بود. به مدت 72 ساعت باید توی دستگاه می بود.پس اونو اجاره کردیم و با فاطمه جون و عمه جون ملیحه اومدیم خونه. این سه شب خیلی سخت گذشت چون خیلی اون تو اذیت می شد.در اصل باید 2 ساعت بچه اون تو باشه بعد برای شیر یا تعویض پوشک بیرون بیاد و دوباره و دوباره این کار تکرار بشه.ولی فاطمه جون اوایل هر 10 دقیقه یکبار به گریه میافتاد.همین که باز بیرون میومد و میخوابید دوباره وقتی توی دستگاه میذاشتیم بیدار میشد.خلاصه آخرش به یک ساعت رضایت داد.یاد گرفته بود که چشم بند رو از روی چشماش پایین بکشه . باید حسابی مراقب بودیم.این مدت مامان جون و بابا مرتضی حسابی اذیت شدند.بابا مرتضی هم نگران ...
نویسنده :
مامان فاطمه جون
12:42