فاطمه جونفاطمه جون، تا این لحظه: 9 سال و 7 ماه و 13 روز سن داره

پاره ی تنم،فاطمه جون

اولین نوروز فاطمه جون

1394/1/17 13:22
320 بازدید
اشتراک گذاری

امسال اولین نوروز شما بود ومن و شما وبابا جون به اتفاق آقا جون و مامان جون و خاله جون زهرا و خانواده خاله جون سمیه به سمت قشم رفتیم. سال تحویل رو یزد بودیم که در اون جمع هفت نفره فقط من و دخملی بیدار بودیم چون برای شیر بیدار شده بود.راستی به خاطر سفر موهای ناز نازی رو کوتاه کردیم.

29 اسفند1393 عشق آباد طبس بین راه من به شما غذا میدادم هوا هم گرم بود.

29 اسفند1393 طبس با خاله جون زهرا در امامزاده حسین بن موسی الکاظم

بین راه طبس به یزد طوفان وحشتناکی شروع شد که همراه با باران شدید بود.

 

 

پسندها (2)

نظرات (3)

دوست خاله کوچیکه!!!!!
19 فروردین 94 20:05
سلام عزیزم چطوری ؟ مسافرت بهت حسابی خوش گذشت ؟ فکر کنم به خاله جون که خیلی خوش گذشته!!!!!!! توی عکس خاله جون حواست کجاست؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مامان فاطمه جون
پاسخ
مغسی خاله جون بهار جای شما خالی خیلی خوش گذشت ۱۰۰ درصد به خاله کوچیکه که خیلی خوش گذشته به اینکه خاله جون زهرا داره چی کار میکنه
نیره دوست مامان جون :)
21 فروردین 94 21:52
سلام زینب جونم خوب شد که بهم آدرس اینجا رو دادین، خیلی دوس داشتم نی نی تون رو ببینم خیلی دلم واستون تنگ شده کاش عکس مامان نی نی هم بود انشالله خدا حفظش کنه زیر سایه شما و باباجونش.
مامان فاطمه جون
پاسخ
سلام نیره جون من خیلی دلم تنگ شده حتما در اولین فرصت میام دانشگاه دیدنتون
دومین جشنواره کتابهای صوتی
27 اردیبهشت 94 11:03
دوست بزرگوار از شما برای شرکت در دومین جشنواره تولید کتاب های صوتی کودکان و نوجوانان نابینا دعوت بعمل می آید.همچنین خواهشمندیم عنوان "همکار افتخاری" ما را پذیرا بوده و در اجرای این برنامه ما را یاری فرمائید.